امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

زمانبندی کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
phase, schedule, spread, time

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت زمانبندی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زمانبندی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زمانبندی کردن

لغات نزدیک زمانبندی کردن

پیشنهاد بهبود معانی